دردنامهای فقط برای حضرت رضا (علیهالسلام)
عبدالرضا: شرمنده از این که به قولهایی که دادم عمل نکردم…
هیچ چیز سر جای خودش نیست!
دلم شکسته!
تا یاد دارم، هر وقت دلم هوای سفر داشت و میخواستم روحیهای عوض کنم، هر جوری میشد خودم را میرساندم مشهد و زیارت امام رضا«علیهالسلام» میرفتم. وقتی فکر میکنم که پارسال این روزها کبوتری بودم در حرمش به امید نگاهی، و امسال مانده از کاروان عشقش؛ دلم میشکند و برای خودم گریه میکنم. میگویم «آقاجون، من همون کبوتری هستم که هر وقت درمونده میشد تمام امیدش به تو بود و نگاهش سمت گنبد طلات. کارش شده بود زیارت و گریه پشت پنجره فولادت؛ دوست دارم دوباره مثل قدیما توی صحن گوهرشاد، جلوی ضریحت بایستم و هر چی توی دلم هست بهت بگم،
بگم آقا چقدر دلم برات تنگ شده، بگم آقا شرمندهام …
شرمنده از این که به قولهایی که دادم عمل نکردم…
اما آقاجون، تمام امیدم به کرم و رأفت شماست که باز هم ضامنم بشی و کمکم کنی
کمکم کنی که بتونم با مشکلات این زندگی و دنیای پر از گناه، پیش خدا و اهل بیت سربلند باشم و در کنار ولایت تا ظهور آقا امام زمان، نوکر کوی اهل بیت باشم.»
خیلی دوست دارم دوباره لیاقت پیدا کنم و به زیارتش بروم و حرفهایم را به آقا بگویم.
با این امید از همینجا سلامی عرض میکنم خدمت آقا به امید گوشه چشمی.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا
المرتضی الامام الرئوف التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری
الصدیق الشهید صلوة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة کأفضل ما صلیت علی احد من اولیائک
انتهای پیام/.